فرد- آدم موجود پیچیدهای است؛ مجموعهای از جسم و روان اما با وجودی که از عمر پزشکی برای سلامت جسمش هزاران سال میگذرد، تمام سابقه روانشناسی و روانپزشکی حداکثر به 100سال میرسد.
همین مسئله کافی است تا من و شما، برای سادهترین سرماخوردگی راهی مطب پزشکها شویم اما عمرا با هزار مشکل روحی و روانی، پایمان به مطب «مشاور»، «روانشناس» یا «روانپزشک» باز شود. همین حالا هم لابد خود ما را روانپزشک لازم میدانید.
خیالی نیست؛ اصلا شما فکر کن ما دیوانه شدهایم. اما خودت چی؟ تا حالا هیچ رقمه احساس نکردهای توی سیستم نرمافزاریات ویروس وارد شده؟ یک فکری، چیزی که تو را از زندگی ناامید میکند، افسردهای، اعتماد به نفس نداری یا... . اصلا قبول داری آدم توی زندگی نیاز به مشاور دارد؟ تا حالا فکر کردهای برای مراجعه به انواع این مشاورها چه کار باید بکنی؟.
نه! تو تنها نیستی
موقعیتهای سختی در زندگیتان پیش آمده که دلتان خواسته با تمام وجود آنها را پشتسر بگذارید.
این کار، 2 حالت دارد؛ یا بیجنبه تشریف دارید و در اولین فرصت، سریع گزینههای پرش از ساختمان 4طبقه، مصرف قرص برنج یا استفاده از تیغ به ذهنتان میرسد که در این صورت واقعا برایتان متأسفیم، یا عاقل هستید که در این صورت دلتان میخواهد حرفتان را با کسی که ترجیحا نسبت به شرایط شما بیطرف باشد و البته اهل نصیحت کردن زیادی هم نباشد، بگویید. اما واقعا چرا و چه زمانی لازم میشود که میهمان این آدمهای متخصص شویم؟
بازم دلم گرفته
یک صبح آفتابی از خواب بیدار شدهاید، اما همه چیز خاکستری است؛ دلتان گرفته و هوای دلتان ابری است، خب مشخص است که افسرده شدهاید.
خواببهخواب
از آنجایی که حوصله ندارید حتی یک قدم هم از خانه بیرون بگذارید، بیشتر از کوپنتان میخوابید و شاید اگر جمع بزنید، دوسوم روز را خواب هستید و وقتی بیدار میشوید دیگر خسته نیستید اما آنقدر دلتان گرفته که باز ترجیح میدهید بخوابید.
اشک، دم مشک
به همه چیز حتی ترک دیوار که نگاه میکنید، بغض راه گلویتان را میبندد و اشک در چشمتان جمع میشود و سریع میزنید زیر گریه.
این یه رازِ
دچار مشکلات جنسی شدهاید؛ یا از این طرف بام میافتید یا از آن طرفش؛ این موضوع، پایه بروز مشکلات جدیدی در زندگیتان شده؛ اما عمرا به کسی بگویید و جایی بروز بدهید.
کیمیاگر بیچاره
جدیدا دست به طلا که میزنید خاک میشود، به دریا که میرسید خشک میشود و یا اصولا هر سنگی که برمیدارید میخورد توی سرتان؛ بهعبارت دیگر تند و تند دارید شکست میخورید.
همه چیز گلوگیر اشتهایتان نسبت به گذشته تغییر کرده و بهطور غیرعادی تمایل به خوردن، بهخصوص خوردن شیرینیجات دارید و یا آنقدر کماشتها شدهاید که در مدت زمان چند روز هیکلتان شبیه مرتاضهای هندی شده.
این دسته منه
سر هر مسئله کوچکی استرس دارید و ناخنهایتان را در حد رسیدن به گوشت و مفصل خوردهاید؛ میخواهد استرس امتحان باشد یا استرس اینکه کسی از خانه بیرون برود و دیگر نیاید.
نکته
1 - مهمترین دلیلی که برای مراجعه به مشاور میتواند وجود داشته باشد، بازگشت به حالت خوب زندگیاست. این کار حتما مستلزم این نیست که به دلیل زیاد شدن و پررنگشدن مشکلات روحی، زندگی مختل شده باشد و همه اطرافیان متفقالقول به این نتیجه رسیده باشند که احتمالا روانی شدهاید! مشاوره میتواند جنبه پیشگیری داشته باشد.
-2 خوددرمانی در مورد مشکلات فکری، روحی و روانی ممنوع نیست، بلکه عملا غیرممکن است.پس بیخودی، به کتابها و مطالب روانشناسی زیادی که خواندهاید، (حتی همین صفحه موفقیت خودمان) مغرور نشوید و «خودروان درمانی» نفرمایید. مشکل هر کس، دنیایی متفاوت دارد که درمان از پیش تعیینشدهای ندارد.
در نگاه سرد زمان " می بینم آنروزی را که تو با گامهایی استوار به سویم می آیی …………..
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز
اوینار بار دیگر به روز شد
منتظر حضور سبز و نظرات سازنده شما هستم
موفق باشید
باعضویت در خبر نامه وبلاگ از بروز شدن آن به صورت ایمیل آگاه شوید
سلام سجاد جان
من از این بخش رضایت کامل دارم و در صورت ممکن در بخش های پایین تر از همین رنگ زمینه استفاده کن ؛ ممنون میشم که انتقاد های منو در صفحه نظرات درج نکن
به امید موفقیت روز افزون شما دوست عزیز