اگه چشمات نبودن، دنیا این رنگی نبود
رو لب پرندهها، دیگه آهنگی نبود
اگه چشمات نبودن، آسمون آبی نبود
گُلای یاس سفید، توی هیچ خوابی نبود
اگه چشمات نبودن، شب مهتابی نبود
پشت اَبرای دلم، دیگه آفتابی نبود
اگه چشمات نبودن، کی واسم گریه میکرد
دل من وقتی شکست، به کجا تکیه میکرد
اگه چشمات نبودن، کی با من سفر میکرد
واسه جشن ماهیا، کی ماه و خبر میکرد
اگه چشمات نبودن، کی گُلا رو آب میداد
واسه گنجشک دلم، کی یه جای خواب میداد
حالا چشمات با منن، که هنوز نفس دارم
جرأت پر کشیدن، از توی قفس دارم
دیگه چشمات نگیر، که من آزرده بشم
مثل گُل تو فصل یخ، زرد پژمرده بشم
تا که چشمات دارم، شعرای تازه میگم
همش از پنجرهای، که به روم بازه میگم
سلام
ما اومدیم!
شمام بیاین خوشحال میشیم!
حتما عزیزم منم میام
سلام دوست گلم وب قشنگی داری ممنون سر زدی من شمارو لینک کردم دوباره بهم سر بزن خوشهال میشم
علیک سلام مرسی وبلاگ خودتونه مرسی من و اد کردی منم با کمال میل ادت کردم
فوق العاده بود
چرا من دو تا وبلاگ نداشته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا من میگم کل تمرکزت و بزار تو یه وبلگ من بدم نمی آد تو موفق شی