به برنامههای رایانهای که به منظور تخریب و یا سوءاستفاده از ساختار یک رایانه نوشته بشود ویروس رایانهای میگویند.
ویروس رایانه ای عبارتی است برای یک برنامه ناخواسته مخرب که میتواند روی رایانه ها منتشر و اجرا گردد. معمولاً ویروسها توسط برنامه نویسان برای مقاصد گوناگون نوشته می شوند. اهدافی چون شهرت، انتقام، ایجاد خسارت، و یا اهداف اقتصادی میتوانند باعث ایجاد انگیزه در نوشتن ویروس کامپیوتری شوند. برخی از ویروسها بسیار مخرب هستند و برخی تنها جنبه تبلیغاتی دارند.
علت نامگزاری این برنامه ها به ویروس به دلیل شباهت نحوه فعالیت آنها با ویروس ها در دنیای حقیقی است. ویروس رایانهای را میتوان برنامهای تعریف نمود که میتواند خودش را با استفاده از یک میزبان تکثیر نماید. بنابراین تعریف اگر برنامهای وجود داشته باشد که دارای آثار تخریبی باشد ولی امکان تکثیر نداشته باشد، نمیتوان آن را ویروس نامید.
معمولاً کاربران کامپیوتر به ویژه آنهایی که اطلاعات تخصصی کمتری درباره کامپیوتر دارند، ویروسها را برنامههایی هوشمند و خطرناک میدانند که خود به خود اجرا و تکثیر شده و آثار تخریبی زیادی دارند که باعث از دست رفتن اطلاعات و گاه خراب شدن کامپیوتر میگردند در حالیکه طبق آمار تنها پنج درصد ویروسها دارای آثار تخریبی بوده و بقیه صرفاً تکثیر میشوند.
بنابراین ویروسهای رایانهای از جنس برنامههای معمولی هستند که توسط ویروسنویسان نوشته شده و سپس به طور ناگهانی توسط یک فایل اجرایی و یا جا گرفتن در ناحیه سیستمی دیسک، فایلها و یا کامپیوترهای دیگر را آلوده میکنند. در این حال پس از اجرای فایل آلوده به ویروس و یا دسترسی به یک دیسک آلوده توسط کاربر دوم، ویروس به صورت مخفی نسخهای از خودش را تولید کرده و به برنامههای دیگر میچسباند و به این ترتیب داستان زندگی ویروس آغاز میشود و هر یک از برنامهها و یا دیسکهای حاوی ویروس، پس از انتقال به کامپیوترهای دیگر باعث تکثیر نسخههایی از ویروس و آلوده شدن دیگر فایلها و دیسکها میشوند.
بنابراین پس از اندک زمانی در کامپیوترهای موجود در یک کشور و یا حتی در سراسر دنیا منتشر میشوند. از آنجا که ویروسها به طور مخفیانه عمل میکنند، تا زمانی که کشف نشده و امکان پاکسازی آنها فراهم نگردیده باشد، برنامههای بسیاری را آلوده میکنند و از این رو یافتن سازنده و یا منشاء اصلی ویروس مشکل است.
ساکن بودن و فعالیت نکردن همیشه جزو دردسرهای مابوده دردسری که روانشناسان میگویند برایش راهحلهایی هم وجود دارد.
افسرده نیستما ولی اول صبح که از خواب پا میشم، حس انجام دادن هیچ کاری نیست ، « میدونم خیلی کار دارما ولی تنبلیم مییاد که حتی یکیشون رو انجام بدم.»، «وای! نمیدونی چقدر بده! درسامو میذارم لحظه آخر بخونم، بعدش اون لحظه هم یهدفعه انگار همه تنبلیهای دنیا رو ریختن رو سرم.»، «دوست دارم کارام جلو بیفتهها ولی از اون طرف هم اگه حسش نباشه، دلم میخواد تمام روز رو توی رختخواب بمونم».
شما هم مطمئنا لااقل یک دوره در زندگیتان از این تنبلیهای ناگزیر نالیدهاند احتمالا همه ما در ذهنمان، راههایی مختص خودمان برای غلبه بر تنبلی داریم، اما شاید بد نباشد نظر روانشناسها را هم در مورد علتهای این پدیده فراگیر بدانیم و پیشنهادهایشان را بشنویم. تنبلی، موضوع مورد علاقه نویسندگان کتابهای موفقیت است. بهعنوان مثال، گذشته از آنکه برایان تریسی و راهکارهایش را قبول داشته باشیم یا نه، کتاب پرفروش «قورباغهات را قورت بده!» فقط حول یک موضوع میچرخد؛ تنبلی. حتی نویسندگان هم دست از سر این موضوع برنداشتهاند. داستان روسی «ابلوموف» حدیث تنبلی بینهایت یک شخصیت به همین نام است.
در این داستان تنها عاشق شدن ابلوموف است که میتواند او را از زندگی همیشگی در رختخواب نجات دهد. اما تنبلیهای آدمهای دور و بر ما معمولا بهشدت ابلوموف نیست. ما از تنبلیهایی جزئیتر شکایت داریم که به خاطر اینکه حسشان در موقعیتهای خاصی به سرمان میزند، زندگیمان را موقتا فلج میکنند. در واقع استعارهای که تنبلی را کنار رختخواب میگذارد، چندان هم با واقعیت جور نیست. شما ممکن است در محل کارتان، در دانشگاه، در آشپزخانه، در اتاق پذیرایی، در میانه راه کوه رفتن، در کتابخانه وقتی که روزهای پشت کنکور را میگذرانید، یکباره احساس تنبلی کنید، پشتش توجیه بیاورید که خستهاید و کارهایتان را انجام ندهید. راههای زیادی وجود دارد که آدم بر این تنبلی غلبه کند اما چون امتحان کردن هر کدام از این راهها خودش نیاز به کنار گذاشتن تنبلی دارد، ممکن است شما در یک دور باطل تنبلی پشت تنبلی بیفتید. پس اولین پیشنهاد این است که لااقل برای امتحان کردن این پیشنهادها باید یک بار خودتان تنبلی را کنار بگذارید!